بررسی تاریخ 14 قرنه اسلام نشان میدهد این دین آسان گیر انسان ساز، در مقاطع متعددی گرفتار افراطیون شد ولی هر بار جریان افراط بعد از یک دوره خشونت و زیادهروی و زیادهخواهی و البته لطمه وارد ساختن به امت اسلامی، سرانجام به کنج عزلت رانده شد و شعلههای خرمن سوز آن به خاموشی گرائید.
به گزارش ایسنا، در ادامه سرمقاله جمهوری اسلامی آمده است: از پیدایش جریان خوارج تا کشتار فجیع کربلا و واقعه حره و خون ریزیهای کوفه و شام و ظهور سفاکانی همچون حجاج بن یوسف ثقفی در صدر اسلام گرفته تا حملات وهابیون به عتبات عراق در قرن گذشته، علیرغم تفاوتهائی که در ساختار و شعارها و بعضی تمایلات داشتند، وجه مشترک همگی، خارج از چارچوب دین اسلام حرکت کردن و افراطی عمل نمودن بود.
در عصر حاضر نیز بعد از آن که نهضت امام خمینی به پیروزی انقلاب اسلامی در ایران منجر شد و غبار غربت و پرده تحریف از چهره اسلام کنار رفت و پیام اسلام ناب محمدی صلیالله علیه و آله از زبان بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی به گوش ملتها رسید و فصل بیداری اسلامی آغاز شد، دشمنان جهانی و منطقهای اسلام برای مقابله با این موج بیداری به تکاپو افتادند و ایجاد جریانهای افراطی را در دستور کار خود قرار دادند. تأسیس طالبان و القاعده، اولین قدمها بود و اکنون تکفیریها، داعش و انواع و اقسام نامها و عناوینی که سلفیها در سوریه و عراق و لبنان برای خود انتخاب کردهاند ادامه همین جریان است.
در اینکه این گروههای تروریستی آلت دست قدرتهای استعماری و عوامل منطقهای آنها هستند تردیدی وجود ندارد کما اینکه در ضد اسلام بودن روشها و عملکردهای آنها نیز تردیدی وجود ندارد. نبش قبر بزرگان اسلام، منفجر کردن اماکن مقدسه، کشتار مردم کوچه و خیابان، بیرون کشیدن قلب کشته شدگان و خوردن آن، جعل احکام شرم آور و نسبت دادن آنها به دین خدا برای توجیه کردن جنایات خود و از همه مفتضحتر متداول ساختن چیزی به نام "جهاد نکاح" که ضربه سنگینی به بنیان خانواده و به حیثیت اسلام وارد کرده، بخشی از اقدامات خلاف اسلام است که در کارنامه گروههای افراطی تکفیری به ثبت رسیده است.
فاجعهبارتر اینکه این گروههای افراطی توانستند با جاذبهای که اقدامات تندروانه و عبور از خط قرمزها برای نوجوانان و جوانان دارد، عدهای از آنها را جذب کنند و شاکله فکری و اعتقادی نسل کنونی را در بخشی از جهان اسلام دچار بحران نمایند. اینها خسرانهای بزرگی هستند که متوجه اسلام در عصر حاضر شدهاند و تلاشها و سرمایه گذاریهای فکری و فرهنگی زیادی برای جبران آن لازم است.